#تحلیل_گزارش

✍️ امیر عسگر

📰 آیا اقدام نیم‌بند دولت عراق علیه کتائب حزب‌الله می‌تواند نفوذ ایران را در عراق تضعیف کند؟


مقدمه

🖥 اندیشکده شورای آتلانتیک در گزارشی به قلم «عقیل عباس» (۸ سپتامبر ۲۰۲۵) به بررسی اقدام اخیر دولت عراق علیه کتائب حزب‌الله پرداخته است. بغداد برای نخستین بار این گروه را به‌طور رسمی متهم به حمله مسلحانه علیه یک اداره دولتی کرده؛ رخدادی که می‌تواند توازن پیچیده میان دولت عراق، گروه‌های شبه‌نظامی وابسته به ایران، و معادلات انتخاباتی و امنیتی کشور را تغییر دهد. گزارش ضمن مرور اهداف و محاسبات دولت «محمد شیاع السودانی»، بر نقش انتخابات، طرح‌های پارلمانی برای بازسازی حشدالشعبی و فشارهای آمریکا تأکید می‌کند.

متن گزارش

🔹دولت عراق بی‌سابقه در اقدامی، کتائب حزب‌الله (KH) ـ که از سوی آمریکا به‌عنوان سازمان تروریستی معرفی شده ـ را به انجام یک حمله مرگبار علیه اداره کشاورزی بغداد متهم کرده است؛ حرکتی که می‌تواند یکی از منظم‌ترین و هراس‌آورترین گروه‌های نیابتی ایران در عراق را تضعیف کند.

🔹در ۸ اوت، چند روز پس از حمله، بغداد اعلام کرد که عاملان حمله ژوئیه به اداره کشاورزی در غرب بغداد «از اعضای کتائب حزب‌الله و وابسته به تیپ‌های ۴۵ و ۴۶ حشدالشعبی» بوده‌اند. طبق بیانیه رسمی، این حمله که منجر به کشته شدن دو نفر (از جمله یک عضو KH) و زخمی شدن ۱۵ تن شد، با هدف جلوگیری از نصب مدیر جدید به‌جای مدیر فاسد و نزدیک به KH صورت گرفت.


🔹دولت‌های پیاپی عراق همواره تفاوتی میان «گروه‌های مقاومت» مانند KH و خودِ حشد قائل بوده‌اند. گروه‌هایی مثل KH به‌عنوان نیروهای ایدئولوژیک خارج از کنترل دولت تحمل می‌شدند، در حالی که حشد ظاهراً تابع دستورات رسمی بود. این تمایز از زمان تأسیس حشد در سال ۲۰۱۴، به‌عنوان یک نیروی شبه‌نظامی دولتی، مطرح شد؛ نیرویی که بعدها در ۲۰۱۶ با مصوبه پارلمان رسمیت یافت. هرچند این تفکیک از نظر بسیاری مضحک و غیرقابل باور بود، اما برای بغداد ابزاری شد تا مسئولیت محدودیت‌ناپذیری حشد را نپذیرد و خطاهای آن را به گردن «گروه‌های مقاومت» بیندازد.

🔹کمیته تحقیق دولت درباره حمله ژوئیه، توصیه به برکناری فرماندهان دو تیپ ۴۵ و ۴۶ کرد و اعلام نمود که «مشکل در فرماندهی و کنترل حشد وجود دارد، از جمله واحدهایی که از دستورات تبعیت نمی‌کنند». السودانی، به‌عنوان فرمانده کل، این توصیه را پذیرفت.

🔹مواجهه السودانی با KH ـ قوی‌ترین و ایدئولوژیک‌ترین گروه طرفدار ایران در عراق ـ اقدامی نادر و جسورانه است. این اقدام حضور KH در ساختار حشد و دخالتش در فساد و فعالیت‌های جنایی را برملا کرد. با این حال، میزان پایبندی دولت به پیگیری قضایی عاملان این حمله، آزمون جدی‌تری خواهد بود.

🔹 محاسبات السودانی


گام‌های السودانی علیه KH هم جسورانه و هم حساب‌شده‌اند و به نظر می‌رسد دو هدف اصلی دارند:

۱. انتخابات: السودانی ائتلاف «بازسازی و توسعه» را برای رقابت در انتخابات آتی نوامبر راه‌اندازی کرده است؛ انتخاباتی که در آن باید در برابر چارچوب هماهنگی شیعیان (CF) ـ بلوکی که او را در ۲۰۲۲ نخست‌وزیر کرد اما حالا مخالف تمدید دوره‌اش است ـ قرار گیرد. نارضایتی عمومی از فساد و رفتار مافیایی شبه‌نظامیان، سرمایه‌ای برای السودانی است. در این چارچوب، دولت تلاش دارد اقدام خود علیه KH را «غیرسیاسی» و صرفاً مبارزه با فساد نشان دهد. مدیر برکنارشده که KH قصد بازگرداندنش را داشت، متهم به جعل اسناد برای انتقال اراضی کشاورزی به نفع این گروه است.

۲. قانون‌گذاری درباره حشد: در پارلمان طرحی مطرح شده که ساختار حشد را شبیه به سپاه پاسداران ایران بازسازی کند. KH به‌شدت از این طرح حمایت می‌کند و در صورت تصویب، نفوذ آن به‌شدت تقویت خواهد شد. واشنگتن، اهل سنت، کردها و برخی شیعیان مخالف این طرح هستند. اگر این قانون تصویب شود، عملاً شانس السودانی برای دور دوم کاهش یافته و اصلاحات وعده داده‌شده نیز فلج خواهد شد.

از زمان تأسیس حشد، نخست‌وزیران عراق همواره با نفوذ سیاسی آن دست‌وپنجه نرم کرده‌اند. CF نیز به دنبال تقویت حشد است تا انحصار قدرت خود را حفظ کند. نگرانی از شورش مردمی و تهدید جریان صدر بر این تمایل افزوده است.
مقتدی صدر اخیراً اعلام کرده «تا وقتی فساد وجود دارد، در انتخابات شرکت نمی‌کنم» و پیش‌شرط‌هایی چون انحلال شبه‌نظامیان و تقویت ارتش را مطرح کرده است. این موضع می‌تواند سرنوشت انتخابات را تغییر دهد؛ چراکه بخشی از آرای صدری‌ها ممکن است به سود مخالفان CF ریخته شود.

با این حال، CF و شبه‌نظامیان برای جلوگیری از شکست انتخاباتی به یکدیگر نزدیک‌تر خواهند شد و این می‌تواند به احیای دوباره طرح قانون حشد بینجامد. در حال حاضر، فشار آمریکا باعث شده CF این طرح را موقتاً کنار بگذارد.

اما برای جلوگیری کامل از بازگشت آن، واشنگتن باید مخالفت خود را صریح‌تر کند و پیامدهایی مانند توقف حمایت از درآمدهای نفتی عراق در بانک‌های آمریکا یا خروج از توافق چارچوب استراتژیک ۲۰۰۸ را گوشزد نماید.

همکاری امنیتی آمریکا با عراق شامل آموزش ارتش و مقابله با داعش است؛ اما پایان این همکاری می‌تواند به نفع شبه‌نظامیان طرفدار ایران تمام شود و دست آن‌ها را در سیاست عراق بازتر کند. به باور نویسنده، السودانی باید در اقدامات محدود کنونی علیه شبه‌نظامیان حمایت شود و این اقدامات گسترش یابد تا با ترتیبات نهادی، گروه‌ها تحت کنترل واقعی دولت قرار گیرند.
به دلیل ضربه‌های اخیر به «محور مقاومت» و تضعیف ایران، اکنون فرصت تحقق این هدف فراهم است و نباید از دست برود.

تحلیل گزارش


این گزارش در ظاهر تحلیلی امنیتی–انتخاباتی ارائه می‌دهد، اما در باطن رنگ و بوی سیاسی و حتی تبلیغاتی دارد. چند نکته قابل توجه است:

هدف‌گذاری بر ایران: تأکید گزارش بر «تضعیف نیابتی‌های ایران» و «فرصت ناشی از ضعف ایران» نشان می‌دهد که اصل دغدغه نویسنده فراتر از اصلاحات داخلی عراق است. اندیشکده شورای آتلانتیک با تکرار کلیدواژه «محور مقاومت» در واقع سیاست واشنگتن برای محدودسازی نفوذ منطقه‌ای ایران را مشروعیت می‌بخشد.

انتخابات عراق به‌عنوان میدان فشار: گزارش با دقت بر معادلات انتخاباتی، به‌ویژه امکان استفاده از آرای جریان صدر، تمرکز دارد. این زاویه دید بیش از آنکه صرفاً تحلیل باشد، حامل پیام عملیاتی برای مخالفان CF و شبه‌نظامیان است: ایجاد شکاف و بهره‌گیری از نارضایتی‌ها.

طرح قانون حشدالشعبی: متن از تصویب احتمالی طرح بازسازی حشد به‌عنوان تهدیدی بزرگ یاد می‌کند و آشکارا به آمریکا توصیه می‌کند برای جلوگیری از آن از ابزارهای اقتصادی و سیاسی استفاده کند. این توصیه عملاً دخالت مستقیم خارجی در روند قانون‌گذاری عراق را توجیه می‌کند.

سیاست دوگانه نسبت به دولت السودانی: نویسنده السودانی را «جسور و محاسبه‌گر» معرفی می‌کند و از او به‌عنوان مهره‌ای که باید تقویت شود نام می‌برد. این رویکرد نشان می‌دهد که واشنگتن روی او به‌عنوان آلترناتیوی در برابر CF و گروه‌های مقاومت حساب باز کرده است.


در مجموع، گزارش شورای آتلانتیک تلاشی است برای مشروعیت‌بخشی به فشارهای سیاسی–اقتصادی علیه گروه‌های نزدیک به ایران در عراق، و در عین حال بسترسازی برای دخالت بیشتر آمریکا در معادلات داخلی بغداد. واقعیت میدانی اما پیچیده‌تر است؛ زیرا نفوذ شبه‌نظامیان، پیوندهای قومی–مذهبی و موازنه قدرت منطقه‌ای به‌سادگی قابل حذف یا کنترل نیست.