🌐 اندیشکده ها چه میگویند ؟
#تحلیل_مقاله
✍ امیر عسگر
📌 بازی جنگی شورای آتلانتیک درباره استراتژی ایران و حزبالله
📝مقدمه ؛
🔹بر اساس گزارش شورای آتلانتیک، منتشرشده در 29 آوریل 2025 به قلم مایا داگان و لوک واگنر، یک بازی جنگی در مارس 2025 برگزار شد تا آینده استراتژی ایران، بهویژه رابطهاش با حزبالله، بررسی شود. این گزارش ادعا میکند که ایران در ضعیفترین موقعیت خود قرار دارد و تواناییهای حزبالله بهشدت کاهش یافته است. در این یادداشت، گزارش مزبور با دقت بیشتری تحلیل و نقاط ضعف و سوگیریهای آن بررسی میشود
🔸بازی جنگی خاورمیانه: چگونه ایران ممکن است کتابچه راهنمای خود برای حزبالله را بازسازی کند
🔹در مارس 2025، ابتکار امنیت خاورمیانه اسکوکرافت در شورای آتلانتیک یک بازی جنگی برگزار کرد تا بررسی کند که ایران چگونه آینده استراتژی خود، بهویژه رابطهاش با حزبالله، را شکل خواهد داد. شرکتکنندگان شامل نمایندگان اندیشکدههای مختلف مستقر در واشنگتن دیسی بودند.
🔸این بازی جنگی شامل پنج گروه بود: ایران، حزبالله، ایالات متحده، اسرائیل و بقیه جهان (شامل کارشناسان سوری، روسیه، چین و ترکیه). گروه بقیه جهان نقش مهمی در بازی ایفا کرد و منافع و اقدامات احتمالی جامعه جهانی در پاسخ به تحولات اخیر خاورمیانه را نمایندگی کرد.
زمینهسازی برای بازی جنگی

🔹بازی جنگی با مروری بر وضعیت کنونی منطقه آغاز شد. ایران در ضعیفترین موقعیت خود طی سالهای اخیر قرار دارد، بهدنبال حملات اسرائیل به خاکش و آسیبهای واردشده به حزبالله، که تواناییهای ایران، بهویژه در مرز با اسرائیل، را بهشدت کاهش داده است. سالها سرمایهگذاری در حزبالله اکنون تا حد زیادی بیثمر به نظر میرسد.
🔸حزبالله همچنان فعال است و بخشی از تواناییهای خود را حفظ کرده، اما متحمل خسارات سنگینی شده است. پس از فروپاشی رژیم اسد، توانایی ایران برای انتقال تدارکات نظامی و کمک به حزبالله از طریق سوریه، که بزرگترین مرکز لجستیکی ایران و راه اصلی حمایت از این سازمان بود، کاهش یافته است.
🔹همچنین مهم بود که در نظر بگیریم ایران با بحران مالی مواجه است که احتمالاً تحت تلاشهای دولت جدید ایالات متحده برای تضعیف ایران و متحدانش عمیقتر خواهد شد. علاوه بر این، در جریان درگیری گستردهتر در خاورمیانه، ایران متوجه شد که اگرچه حوثیها و شبهنظامیان شیعه در عراق در ایجاد مزاحمت برای اسرائیل مؤثرند، اما بهطور فزایندهای از اقتدار تهران سرپیچی میکنند.
🔸سؤال محوری بازی جنگی این بود: با توجه به این تحولات، آیا استراتژی ایران همچنان مؤثر و مرتبط است یا باید بازنگری شود؟
🔹اولین معضل این بود که آیا ایران باید با توجه به بحران مالی و تحریمهای ایالات متحده، پول و منابع خود را صرف بازسازی حزبالله کند. گروه ایران، در یک حرکت استراتژیک که با گروه حزبالله هماهنگ شده بود، بهسرعت تصمیم گرفت که استراتژی کنونی در حال حاضر اولویت اصلی نیست. در عوض، تمرکز اصلی ایران بر ثبات داخلی و حفظ رژیم بود. محدودیتهای مالی ایران، نیاز به تخصیص منابع به مسائل داخلی، ناکامی حزبالله در جنگ با اسرائیل، و این درک که حزبالله در درگیریهای نزدیک آینده بین ایران و غرب نقش کلیدی نخواهد داشت، این تصمیم را هدایت کرد. در نتیجه، گروه حزبالله به دنبال منابع مالی جایگزین فراتر از ایران، از جمله آفریقا، خلیج فارس، قاچاق مواد مخدر، خودتأمینی و کمکهای مالی بود. علاوه بر این، گروه ایران تصمیم گرفت از اقدامات تحریکآمیز، بهویژه حملات قابلتوجه اسرائیل به حزبالله، که میتوانست بقای بلندمدت حزبالله را به خطر بیندازد، خودداری کند. در عوض، نتیجه گرفت که بهترین اقدام در حال حاضر کمتحرکی و ارائه حمایت مالی آرام به حزبالله برای بازسازی تدریجی است.

🔸در این موقعیت، گروه حزبالله با این معضل مواجه شد که آیا باید در پاسخ ایران به حمله احتمالی غرب به ایران مشارکت کند. با این حال، گروههای ایران و حزبالله توافق کردند که چنین مشارکتی در حال حاضر امکانپذیر نیست. در عوض، در هر دو گروه حزبالله و ایران، اجماع وجود داشت که حزبالله ابتدا باید جایگاه خود را در عرصه داخلی لبنان بازسازی کند.
🔹برای دستیابی به این هدف، گروه حزبالله تصمیم گرفت افکار عمومی را علیه رهبری جدید لبنان به دلیل ناکامی در بازسازی کشور پس از جنگ بسیج کند. در عین حال، حزبالله خود را بهعنوان ارائهدهنده کمک و خدمات معرفی کرد. همچنین تصمیم گرفت از ایران بودجهای برای بازگرداندن اعتماد عمومی و تقویت جایگاه حزبالله پیش از انتخابات آتی لبنان تأمین کند و از آتشبس بین اسرائیل و لبنان بهعنوان فرصتی برای بازسازی استفاده کند. در نهایت، حزبالله به دنبال بازسازی بازدارندگی نظامی علیه اسرائیل بود تا از حملات بیشتر اسرائیل به اهداف حزبالله در لبنان جلوگیری کند، در حالی که ثبات و آرامش نسبی برای مردم لبنان تضمین میشد.
🔹از سوی دیگر، گروه اسرائیل تصمیم گرفت که اگرچه تمایلی به دخالت مستقیم در لبنان ندارد، اما نمیتواند اجازه دهد تهدید امنیتی جدیدی در مرز شمالیاش ایجاد شود. بنابراین، تصمیم گرفت در پاسخ به نقض آتشبس، به حملات علیه اهداف حزبالله ادامه دهد.
🔸معضل اصلی برای گروههای حزبالله و ایران این بود که چگونه پول و منابع را با توجه به محدودیتهای فرودگاهها و سرکوب احتمالی قاچاق توسط دولت جدید سوریه به لبنان منتقل کنند. گروه حزبالله در نظر داشت با دامن زدن به شورش در سواحل سوریه، کریدوری برای جریان تسلیحات و منابع به لبنان ایجاد کند. در پاسخ، گروههای سوریه و لبنان تصمیم گرفتند یک نیروی مشترک مرزی برای محدود کردن فعالیتهای فرامرزی حزبالله، از جمله قاچاق مواد و تسلیحات، تشکیل دهند.
رویکرد به برنامه هستهای ایران: مذاکره یا حمله؟

🔹بحثها بهسرعت از آینده حزبالله به موقعیت استراتژیک گستردهتر ایران تغییر یافت. در حالی که گروه ایران اذعان داشت که کشور در ضعیفترین موقعیت خود طی سالها قرار دارد، برخی جنبههای مثبت نیز مطرح شد، بهویژه امکان مذاکره و امضای توافق جدید با تهران توسط دولت جدید ایالات متحده.
🔸گروههای ایالات متحده و اسرائیل درباره اینکه آیا باید به دنبال توافق هستهای مذاکرهشده با ایران باشند یا حملات پیشدستانه برای نابودی ظرفیت هستهای تهران انجام دهند، بحث کردند. آنها توافق کردند که دیپلماسی را بهعنوان «طرح A» در اولویت قرار دهند، اما اگر ایران تمایلی به مذاکره نشان نداد، ایالات متحده «طرح B» یعنی حملات پیشدستانه را مجاز میدانست. علاوه بر این، گروه ایالات متحده تصمیم گرفت در صورت تشدید غنیسازی اورانیوم ایران به 90 درصد، اقدام نظامی را تأیید کند. در نتیجه، گروههای ایالات متحده و اسرائیل برای برنامهریزی حمله احتمالی همکاری کردند.
🔹گروه ایران نشان داد که توافقی ممکن است، با هدف کاهش فشار غرب، حفظ ثبات، و بهبود وضعیت اقتصادی و سیاسی داخلی. با توجه به تنشها با غرب، گروه ایران همچنین به دنبال بازگرداندن کنترل بر حزبالله بود تا بقای این گروه را تضمین کند و از اقدامات غیرمنتظرهای که میتوانست موقعیت ایران را بیثبات کند، جلوگیری کند.
🔸گروه ایالات متحده برای توافقی گستردهتر فشار آورد که فراتر از برنامه هستهای ایران، برنامه موشکی و فعالیتهای منطقهای آن را نیز شامل شود. با این حال، در حالی که گروه ایران حاضر به پذیرش شرایط محدودتر از برجام نبود، آماده بود با بحثهای هستهای، که فوریترین موضوع تلقی میشد، آغاز کند و سپس دامنه مذاکرات را گسترش دهد. این گروه همچنین اصرار داشت که ایالات متحده حسن نیت نشان دهد—شاید با کاهش تحریمها یا رفع محدودیتهای دیگر—تا اعتماد در فرآیند مذاکره بازسازی شود. این درخواست از خروج یکجانبه ایالات متحده از برجام در دوره اول دولت قبلی، علیرغم پایبندی ایران به توافق، ناشی میشد. ایران تمایلی به مذاکره از موضع ضعف یا تحت شرایط اجباری نداشت، بهویژه با دولتی که از نظر تاریخی غیرقابل اعتماد تلقی میکرد. در کنار همکاری در موضوع هستهای ایران، گروههای ایالات متحده و اسرائیل همچنین درباره امکان امضای توافق امنیتی بحث کردند.
👈 نگرانی دیگر گروه ایران این بود که چگونه حمایت چین و روسیه را در میان چالشهای کنونی حفظ کند.
نتیجهگیری درباره دیگر بازیگران کلیدی منطقه
🔹گروه روسیه با این معضل مواجه بود: آیا روابط خود با ایالات متحده را تقویت کند یا به تعمیق روابط با ایران ادامه دهد. در نهایت، روسیه نتیجه گرفت که از موقعیت و روابط کنونی خود، بهویژه با ایالات متحده، عربستان سعودی، امارات متحده عربی و اسرائیل، راضی است. بنابراین، به دنبال اجتناب از اقداماتی بود که میتوانست این روابط را به خطر بیندازد.
🔸گروه سوریه با حضور ایران در سوریه مخالف بود، و گروههای سوریه، اسرائیل، ایالات متحده و حتی ایران بهسرعت توافق کردند که حفظ حضور نظامی ایران در خاک سوریه به نفع آنها نیست.
گروه چین بار دیگر تأکید کرد که منافع اصلی منطقهای چین در تقویت روابط با خلیج فارس است تا ایران، و خاورمیانه بهطور کلی در اولویت بالای پکن قرار ندارد.
📊 تحلیل ؛
🔹گزارش شورای آتلانتیک، با وجود تلاش برای شبیهسازی استراتژیهای ایران و حزبالله، به دلیل سوگیریهای غربی و سادهسازی واقعیتهای منطقهای، تصویری ناقص ارائه میدهد. این تحلیلها نیازمند بازنگری جدی هستند.
🔸نخست ؛
بازی جنگی از منظر منافع ایالات متحده و اسرائیل طراحی شده و ایران و حزبالله را بهعنوان بازیگرانی ضعیف و در موضع انفعال نشان میدهد. این دیدگاه تواناییهای ایران و حزبالله را دستکم میگیرد. ایران و حزبالله شرکای استراتژیکی هستند که در محور مقاومت برای مقابله با سلطهگری منطقهای همکاری میکنند. فرض گزارش مبنی بر اینکه سرمایهگذاریهای ایران در حزبالله بیثمر بوده یا نفوذ آن کاهش یافته، با انعطافپذیری تاریخی این بازیگران در برابر تحریمها و فشارهای نظامی همخوانی ندارد.
🔹دوم؛
گزارش پویاییهای داخلی لبنان را نادیده گرفته است. حزبالله، به دلیل پایگاه اجتماعی قوی و نقشش در ارائه خدمات و سیاستورزی، توانایی بازسازی جایگاه خود را دارد، حتی اگر حمایت مالی ایران محدود شود. گزارش به رقابتهای سیاسی و فرقهای در لبنان توجه کافی نکرده و نفوذ حزبالله را صرفاً به مسائل مالی تقلیل داده است، در حالی که این سازمان ریشههای عمیقی در جامعه لبنان دارد.
🔸سوم ؛
تمرکز بیشازحد گزارش بر برنامه هستهای ایران و پیوند دادن آن به روابط ایران و حزبالله، نشاندهنده اولویتهای غربی است. ایران استراتژیهای منطقهای خود را بهصورت مستقل از مذاکرات هستهای دنبال میکند. گزارش نتوانسته این استقلال استراتژیک را بهدرستی تحلیل کند و بهجای آن، همه مسائل را به موضوع هستهای گره زده است.
🔹چهارم ؛
فرض اینکه ایران از موضع ضعف وارد مذاکرات هستهای خواهد شد، غیرواقعبینانه است. ایران بارها نشان داده که در برابر فشارهای خارجی، بهویژه از سوی ایالات متحده، مقاومت میکند و به دنبال حفظ استقلال استراتژیک خود است. تأکید گزارش بر لزوم «حسن نیت» ایالات متحده، بدون در نظر گرفتن سابقه بدعهدی واشنگتن در خروج از برجام، سادهانگارانه است. ایران تحت شرایط اجباری یا از موضع ضعف مذاکره نخواهد کرد.
🔸در نهایت، نقش چین و روسیه در این شبیهسازی بهصورت غیرواقعی و کمرنگ ترسیم شده است. این کشورها، بهویژه چین، منافع بلندمدتی در حفظ ایران بهعنوان شریکی برای مقابله با نفوذ غرب در منطقه دارند. نادیده گرفتن این پویاییهای جهانی، تحلیل گزارش را ناقص کرده است.
🔹تحلیلهای مربوط به ایران و حزبالله باید از چارچوبهای غربی فاصله بگیرند و واقعیتهای منطقهای و جهانی را با دقت بیشتری بررسی کنند. این گزارش، با همه جزئیاتش، نتوانسته عمق استراتژیهای ایران و متحدانش را درک کند و نیازمند بازنگری اساسی است.

متن کامل مقالات و یادداشت های مجموعه مکتب سلیمانی