#تحلیل_مقاله

✍ امیر عسگر

🇸🇦🇵🇸 اهمیت دولت فلسطینی در توافق عادی‌سازی عربستان و اسرائیل


مقدمه ؛


در مقاله‌ای از شورای آتلانتیک به قلم دیوید هوجناکی، به موضوع حساس و کلیدی عادی‌سازی روابط میان عربستان سعودی و اسرائیل پرداخته شده است. این مقاله تأکید دارد که محمد بن سلمان، ولیعهد عربستان، باید تشکیل دولت فلسطینی را به‌عنوان شرط اصلی این توافق قرار دهد تا مشروعیت داخلی و منطقه‌ای خود را حفظ کند. 📜 با توجه به تحولات اخیر، به‌ویژه جنگ غزه و تغییر افکار عمومی در عربستان، این موضوع بیش از پیش اهمیت یافته است.
در این یادداشت، ابتدا متن کامل مقاله ترجمه شده ارائه می‌شود و سپس تحلیلی جامع از پیامدهای آن بیان خواهد شد.

در توافق عادی‌سازی با اسرائیل، عربستان سعودی نباید به کمتر از تشکیل دولت فلسطینی رضایت دهد

از زمان آغاز به کار دومین دولت دونالد ترامپ، کارشناسان و تحلیلگران سیاست خاورمیانه بار دیگر به بحث درباره احتمال میانجی‌گری ایالات متحده برای توافق عادی‌سازی روابط میان عربستان سعودی و اسرائیل پرداخته‌اند. 🗳️ چارچوب کلی این توافق، که در دوره اول ریاست‌جمهوری ترامپ و همچنین در دولت بایدن مورد بحث قرار گرفته بود، تا حدی مشخص است. ریاض در ازای دریافت تضمین‌های امنیتی از ایالات متحده (ترجیحاً به شکل یک معاهده)، کمک به برنامه هسته‌ای عربستان، همکاری در زمینه فناوری (از جمله هوش مصنوعی) و پیشرفت در زمینه تشکیل دولت فلسطینی، روابط خود را با اسرائیل عادی خواهد کرد. با این حال، میزان دقیق پیشرفت مورد نیاز در موضوع فلسطین همچنان نامشخص بوده است. عبارت «مسیر» به سوی دولت فلسطینی—که گاهی با صفت‌هایی چون «معتبر» یا «غیرقابل بازگشت» همراه می‌شود—رایج‌ترین اصطلاح مورد استفاده بوده است. 🛤️

با برنامه‌ریزی سفر دونالد ترامپ به عربستان در ماه آینده، موضوع عادی‌سازی قطعاً در دستور کار خواهد بود. ✈️ سه دلیل وجود دارد که چرا محمد بن سلمان، تصمیم‌گیر اصلی عربستان، باید تشکیل کامل دولت فلسطینی را بخشی از شروط عادی‌سازی روابط با اسرائیل قرار دهد. نخست، بسیاری از سعودی‌ها و دیگر اعراب در منطقه ممکن است با دیده تردید به بن سلمان نگاه کنند اگر او به نظر بیاید که رنج فلسطینی‌ها را نادیده گرفته است. 😔 دوم، اگر او موفق شود، دستاوردی خواهد داشت که دیگر رهبران برجسته عرب در آن ناکام ماندند. 🏆 و در نهایت، هرچه این مسئله طولانی‌تر حل‌نشده باقی بماند، مانع بیشتری برای پیشرفت در اولویت‌های عربستان و منطقه ایجاد خواهد کرد. 🚫

📆 گذشته و حال


پیش از آغاز جنگ غزه در اکتبر 2023، ریاض شاید نزدیک به توافقی برای برقراری روابط دیپلماتیک رسمی با اسرائیل بدون پیش‌شرط تشکیل دولت فلسطینی بود. اما حمله شدید اسرائیل به نوار غزه، پس از تهاجم حماس به جنوب اسرائیل در 7 اکتبر 2023، به نظر می‌رسد تفکر سعودی‌ها را تغییر داده است. 💥 بن سلمان در اجلاس اتحادیه عرب سال گذشته، عملیات نظامی اسرائیل در غزه را «نسل‌کشی» خواند. او در سخنرانی‌ای در سپتامبر اعلام کرد که عربستان بدون ایجاد دولت فلسطینی روابط با اسرائیل برقرار نخواهد کرد. 🗣️

اگرچه بنیامین نتانیاهو، نخست‌وزیر اسرائیل، به دنبال روابط دیپلماتیک با عربستان برای گسترش تماس‌ها در جهان اسلام بوده، اما او به شدت با تشکیل دولت فلسطینی مخالف است. 🚨 نتانیاهو در سال 2021 درباره توافق‌های ابراهیم—توافق‌های عادی‌سازی اسرائیل با بحرین، امارات، سودان و مراکش—گفت که این توافق‌ها به اسرائیل امکان داد تا «دکترین قدیمی و خطرناک واگذاری سرزمین در ازای صلح را کنار گذاشته و صلح را در ازای صلح به دست آورد، بدون واگذاری حتی یک اینچ».

ناکامی‌های گذشته


اصطلاح «مسیر» به سوی دولت فلسطینی به مجموعه‌ای از عبارات دیگر از طرح‌های صلح گذشته می‌پیوندد که شامل یک مؤلفه فلسطینی محقق‌نشده بودند. انور سادات، رئیس‌جمهور مصر، معتقد بود که با امضای معاهده صلح 1979 قاهره با اسرائیل، «خودمختاری» برای فلسطینی‌ها را تضمین کرده است. 🇪🇬 یاسر عرفات، رئیس سازمان آزادی‌بخش فلسطین، فکر می‌کرد با امضای اعلامیه اصول در سال 1993، «خودگردانی» فلسطینی را به دست آورده است. 🇵🇸 ملک حسین، پادشاه اردن، تنها پس از اطمینان از کسب «افق سیاسی» برای فلسطینی‌ها—عبارتی تمسخرآمیز از فرآیند اسلو—به معاهده صلح 1994 اسرائیل-اردن رضایت داد. 🇯🇴

با این حال، خودمختاری، خودگردانی، افق سیاسی، استقلال یا صلح فلسطینی‌ها با اسرائیل هرگز محقق نشد؛ تندروهای هر دو طرف فرآیند ناقص اسلو و مذاکرات بعدی را تضعیف کردند. پس از 1994، معاهدات بیشتر اسرائیل با کشورهای عربی تا توافق‌های ابراهیم در سال 2020 محقق نشد، توافق‌هایی که ایالات متحده با امتیازاتی به کشورهای عربی امضاکننده خرید و به‌طور قابل‌توجهی در مورد حل مسئله فلسطین سکوت کرد.

🤐 کشورهای عربی شرکت‌کننده، توافق‌های ابراهیم را راهی برای دریافت تعهدات ملموس از ایالات متحده می‌دیدند.


هنگامی که امارات در سپتامبر 2020 اولین توافق ابراهیم را امضا کرد، هدف اصلی‌اش مشارکت در برنامه جنگنده‌های اف-35 ایالات متحده و دسترسی به پهپادهای مسلح ریپر، علی‌رغم اعتراضات اسرائیل، و همچنین اطمینان از جلوگیری واشنگتن از الحاق بخش‌هایی از کرانه باختری توسط اسرائیل بود که اورشلیم در آستانه انجام آن قرار داشت. 🇦🇪 در ازای توافق‌های عادی‌سازی با اسرائیل، ایالات متحده حاکمیت مراکش بر صحرای غربی را به رسمیت شناخت و سودان را از فهرست کشورهای حامی تروریسم حذف کرد.

🇸🇦🇵🇸ملاحظات عربستان

عربستان اکنون قیمت خود را برای توافق تعیین می‌کند. 💰 با این حال، بن سلمان باید به دو ویژگی توافق‌های گذشته اعراب با اسرائیل توجه کند. نخست، اسرائیل هرگز توافقی را امضا نکرده که به صراحت خواستار تشکیل دولت فلسطینی باشد. در واقع، برخی ناظران طرفدار اسرائیل در واشنگتن در تلاشند تا «فرمول لفظی»ای پیدا کنند که خواسته‌های عربستان را برآورده کند بدون اینکه اسرائیل را به تشکیل دولت فلسطینی متعهد کند. ✍️ دوم، ایالات متحده، با وجود اظهار تمایل برای حل مناقشه فلسطینی-اسرائیلی، هرگز اسرائیل را در مورد تشکیل دولت فلسطینی تحت فشار قرار نداده و به شعارهای توخالی درباره حمایت از راه‌حل دو کشوری بسنده کرده است. 🇺🇸

گزارش شده که بن سلمان به رهبران ایالات متحده گفته که چندان به فلسطینی‌ها اهمیت نمی‌دهد و نمی‌خواهد این مسئله مانع برنامه‌هایش برای تنوع‌بخشی به اقتصاد عربستان یا دفع تهدیدات ایران علیه قلمروش شود. اما جنگ غزه—که بیش از پنجاه هزار فلسطینی، از جمله ده‌ها هزار غیرنظامی، را کشته و تصاویر خونین آن توسط الجزیره پخش شده—ممکن است محاسبات بن سلمان درباره آنچه از نظر سیاسی واقع‌بینانه است را تغییر داده باشد. 📺 بن سلمان، که 39 سال دارد، گزارش شده که در سال 2024 به آنتونی بلینکن، وزیر خارجه وقت ایالات متحده، گفته است: «هفتاد درصد جمعیت من از من جوان‌تر هستند. برای اکثر آنها، واقعاً چیز زیادی درباره مسئله فلسطین نمی‌دانستند. بنابراین آنها برای اولین بار از طریق این درگیری با آن آشنا می‌شوند.» نظرسنجی مرکز تحقیقات و مطالعات سیاسی عرب (ACRPS) که در فوریه 2024 در عربستان انجام شد، نشان می‌دهد که درصد جمعیت سعودی مخالف عادی‌سازی با اسرائیل از 38 درصد در سال 2022 به 68 درصد در سال 2024 افزایش یافته است. 📊

دولت اسرائیل ممکن است اصرار کند که عربستان پیش از توافق عادی‌سازی، از خواسته خود برای تشکیل دولت فلسطینی عقب‌نشینی کند، شاید با تأکید بر مزایای دیگری که بن سلمان می‌تواند انتظار داشته باشد. همچنین، دولت ممکن است، همان‌طور که ترامپ در دوره اول خود تلاش کرد، کنترل شهری فلسطینی‌ها بر جزایر جوامع فلسطینی در کرانه باختری را به‌عنوان «دولت» معرفی کند و از بن سلمان بخواهد آن را بپذیرد.

اما اگر بن سلمان بدون تشکیل دولت فلسطینی که اکثر شهروندانش آن را معتبر بدانند، با اسرائیل صلح کند، هر اقدام اسرائیل علیه فلسطینی‌ها یا دیگر اعراب، به او نسبت داده خواهد شد. 😣 برای مثال، در غزه، علاوه بر تعداد بالای تلفات، تخریب گسترده زیرساخت‌ها و آوارگی 90 درصد جمعیت این منطقه، گزارش اخیر کمیسیون حقوق بشر سازمان ملل متحد که ماه گذشته منتشر شد، اعلام کرد که خشونت جنسی به «روال استاندارد» علیه فلسطینی‌ها در درگیری غزه تبدیل شده و «یا تحت دستورات صریح یا با تشویق ضمنی رهبری ارشد غیرنظامی و نظامی اسرائیل» انجام می‌شود. این همان رهبری‌ای است که بن سلمان با آن توافق عادی‌سازی امضا خواهد کرد.

علاوه بر این، خشونت اسرائیل علیه فلسطینی‌های کرانه باختری در حال افزایش است. این شامل حملات شهرک‌نشینان اسرائیلی، تخریب اموال و اخراج‌ها، و همچنین عملیات‌های نظامی اسرائیل است که غیرنظامیان فلسطینی قربانیان اجتناب‌ناپذیر آن هستند. بن سلمان همچنین باید با افکار عمومی سعودی درباره اشغال مناطق بیشتر سوریه توسط اسرائیل، حملات اسرائیل به خاک لبنان پس از آتش‌بس، و بحث‌های فزاینده درباره پاکسازی قومی فلسطینی‌ها مواجه شود.

در حال حاضر، بن سلمان می‌تواند به‌راحتی همراه با مردم خود، اعراب منطقه و جامعه بین‌المللی، نقض ادعایی اسرائیل از هنجارهای جنگ و صلح را محکوم کند. در حالی که دیگر رژیم‌های عربی صلح با اسرائیل را تحمل کرده‌اند، این کار را برخلاف خواست مردم خود انجام داده‌اند، نه به این دلیل که استدلال قانع‌کننده‌ای برای صلح ارائه کرده‌اند. خطرات سیاسی عادی‌سازی همچنین با ترور انور سادات توسط تندروهای اسلامی، تا حدی به دلیل خیانت ادراک‌شده او به آرمان‌های عربی و اسلامی در امضای توافق صلح با اسرائیل، نشان داده شده است. ⚠️

در نظرسنجی سال گذشته ACRPS، اکثریت پاسخ‌دهندگان از کشورهایی که دولت‌هایشان قبلاً با اسرائیل توافق امضا کرده‌اند—از جمله اردن، مصر، مراکش و سودان—با عادی‌سازی کشورهایشان با اسرائیل مخالف بودند. دیگر کشورهای عربی مانند عمان و قطر، که روابط غیررسمی با اسرائیل دارند، تا زمانی که اسرائیل به اشغال سرزمین‌های فلسطینی پایان ندهد، از عادی‌سازی خودداری می‌کنند.

بن سلمان ممکن است به این ایده جذب شود که می‌تواند چیزی را به دست آورد که رهبران منطقه‌ای گذشته مانند سادات، حسین و عرفات، و همچنین رهبران عربی کنونی مانند محمد بن زاید از امارات، در آن ناکام ماندند. 🥇

خواستار دولت فلسطینی همچنین ممکن است راهی برای متمایز کردن خود از امضاکنندگان دیگر توافق‌های ابراهیم باشد، که همگی اولویت‌های ملی خود را در نظر گرفتند و برای پیشرفت در مسئله فلسطین فشار نیاوردند. بن سلمان همچنین باید توانایی بازیگران بدخواه منطقه‌ای مانند ایران و اسلام‌گرایان تندرو را برای بهره‌برداری از مسئله حل‌نشده فلسطین برای مانع‌تراشی در پیشرفت سیاسی، امنیتی و اقتصادی عربستان و منطقه در نظر بگیرد. برای مثال، کمپین جاری حملات حوثی‌ها علیه کشتیرانی دریای سرخ بدون جنگ غزه، که خود ادامه‌ای از مناقشه حل‌نشده اسرائیل-فلسطین است، رخ نمی‌داد. ⚓

💰 هزینه‌ها و منافع

در حالی که اسرائیل نگرانی‌های امنیتی مشروعی دارد، ادامه اشغال سرزمین‌های فلسطینی، جنگ در غزه و افزایش خشونت در کرانه باختری، خط فاصلی آشکار بین کشورهایی که معاهدات صلح با اسرائیل دارند و آنهایی که روابط رسمی را متوقف کرده‌اند، ایجاد کرده است. در حالی که دولت‌های عربی در هر دو سوی این خط قرار دارند، افکار عمومی آنها، از جمله مردم عربستان، به‌طور قاطع با عادی‌سازی با اسرائیل مخالف‌اند. 😤

بن سلمان باید دیدگاه‌های عمومی سعودی و دیگر اعراب، و همچنین بی‌ثباتی منطقه‌ای ناشی از ادامه مناقشه فلسطینی-اسرائیلی را در برابر مزایایی که از صلح رسمی با اسرائیل انتظار دارد، سبک و سنگین کند. ⚖️ سپس، او باید تصمیم بگیرد که پادشاهی در کدام طرف بیشترین سود را خواهد برد. اگر او به زبان مبهم درباره «مسیر» به جای دولت واقعی رضایت دهد، تاریخ صلح‌سازی عرب-اسرائیلی نشان می‌دهد که بن سلمان به سادات، عرفات، حسین و دیگرانی خواهد پیوست که نتوانستند از اهرم دیپلماتیک خود برای فشار برای تشکیل دولت فلسطینی استفاده کنند.

🗳️ تحلیل

این مقاله به یکی از پیچیده‌ترین مسائل سیاست خاورمیانه می‌پردازد: عادی‌سازی روابط عربستان و اسرائیل و نقش محوری مسئله فلسطین در این فرآیند. 🕊️ استدلال اصلی مقاله این است که محمد بن سلمان باید بر تشکیل دولت فلسطینی به‌عنوان پیش‌شرط عادی‌سازی اصرار ورزد تا مشروعیت داخلی و جایگاه منطقه‌ای خود را حفظ کند. این موضع با توجه به تغییر افکار عمومی در عربستان پس از جنگ غزه و افزایش حساسیت نسل جوان به مسئله فلسطین، کاملاً منطقی است. 📈

از منظر سیاسی، بن سلمان با یک دوگانگی دشوار مواجه است. از یک سو، عادی‌سازی با اسرائیل می‌تواند مزایای استراتژیک مهمی مانند تضمین‌های امنیتی آمریکا، پیشرفت در برنامه هسته‌ای و همکاری در فناوری‌های پیشرفته را به همراه داشته باشد. این مزایا برای تحقق چشم‌انداز 2030 عربستان و تنوع‌بخشی به اقتصاد این کشور حیاتی‌اند. 💡 از سوی دیگر، نادیده گرفتن مسئله فلسطین می‌تواند به نارضایتی داخلی و انتقادات گسترده در جهان عرب منجر شود، به‌ویژه در شرایطی که تصاویر جنگ غزه و گزارش‌های نقض حقوق بشر توسط اسرائیل افکار عمومی را ملتهب کرده است. 😡

مقاله به‌درستی به ناکامی‌های تاریخی در فرآیند صلح اشاره می‌کند، جایی که رهبران عرب مانند سادات، عرفات و حسین نتوانستند از توافق‌های خود با اسرائیل برای پیشبرد حقوق فلسطینی‌ها استفاده کنند. این تاریخچه نشان‌دهنده خطری است که بن سلمان با آن مواجه است: اگر او به فرمول‌های مبهم مانند «مسیر» به جای دولت واقعی فلسطینی رضایت دهد، ممکن است نه‌تنها در دستیابی به دستاوردهای ملموس ناکام بماند، بلکه مشروعیت خود را در میان مردم عربستان و اعراب منطقه به خطر اندازد. ⚠️

با این حال، مقاله به برخی موانع عملی اشاره نمی‌کند. برای مثال، موضع سرسختانه نتانیاهو علیه تشکیل دولت فلسطینی و عدم تمایل تاریخی ایالات متحده به فشار واقعی بر اسرائیل، دستیابی به این هدف را بسیار دشوار می‌کند. همچنین، رقابت‌های منطقه‌ای، به‌ویژه با ایران، ممکن است بن سلمان را به سمت مصالحه‌ای سوق دهد که در آن مسئله فلسطین به حاشیه رانده شود. 🇮🇷

در مجموع، مقاله استدلال قانع‌کننده‌ای ارائه می‌دهد که بن سلمان باید از اهرم دیپلماتیک خود برای فشار بر تشکیل دولت فلسطینی استفاده کند، نه‌تنها به دلایل اخلاقی و سیاسی، بلکه برای بهره‌برداری ازین موضوع در رقابت با بازیگرانی مانند ایران. موفقیت این استراتژی به توانایی بن سلمان در مذاکره با ایالات متحده و اسرائیل و مدیریت فشارهای داخلی و خارجی بستگی دارد. 🧠