اقسام حکومت ها و ساختارها
#یادداشت
امیر عسگر
اقسام حکومت از لحاظ شکل حکومت
سلطنتی : در رأس حکومت یک نفر سلطان قرار دارد که از ویژگیهای آن عدم مسئولیتپذیری، سلطنت مادام العمر و موروثی بودن سلطنت است
نامحدود : قوای سه گانه و تمام اقتدارات دولتی را در اختیار دارد
محدود (مشروطه): تمام اقتدارات در دست شاه نیست و از طرف ملت یا طبقات ممتاز و یا توسط نمایندگان ملت محدود میگردد
حکومت سلطنتی محدود بر دو قسم است:
سلطنت اثنایی یا دوگانه (Dualist Monarchy) قوه مجریه در مقابل پارلمان استقلال دارد و کابینه و وزرا توسط پادشاه انتخاب میشوند و در مقابل مجلس مسئولیت سیاسی ندارند (نمونه: امپراطوری عثمانی 1876 و امپراتوری روسیه 1906)
سلطنت پارلمانی (Parliamentary Monarchy) مجالس مقننه علاوه بر تصدی قوه مقننه به طور غیر مستقیم در قوه مجریه نیز دخیل هستند و پادشاه در عزل و نصب وزرا آزاد نیست. تمام فرامین و احکام پادشاه وقتی به اجرا در میآید که به امضای وزرای مربوطه رسیده باشد. (نمونه: انگلستان، نروژ، دانمارک، هلند و بلژیک)
اقسام حکومت از لحاظ شکل حکومت
جمهوری:
جمهوری بلاواسطه: افراد ملت با داشتن شرایط مشخص در قانون در مجامع عمومی جمع شده و وضع قانون می کنند و وزرا و سایر مأمورین عالی مقام را انتخاب میکنند. (نمونه: یونان باستان، برخی نقاط دارای اراضی محدود) امروزه فقط در کانتیهای سویس رایج است.
جمهوری معالواسطه: اعمال حاکمیت از طریق نمایندگان منتخب مردم انجام میگردد.
جمهوری مع الواسطه بر دو قسم است:
ملت علاوه بر اعضای پارلمان، رئیس جمهور را نیز انتخاب میکند (نمونه: ایران و مکزیک)
ملت فقط اعضای پارلمان را انتخاب میکند و پارلمان رئیس جمهور یا نخستوزیر را انتخاب میکند (نمونه: آلمان)
حکومت ملوک الطوایفی
(فئودالیسم): حکومت نجبا است که هر یک در قلمرو یا منطقهای ازکشور فرمانروایی دارد و اصولاً مستقل هستند.
حکومت اشرافی (آریستوکراسی یا شایستهسالاری): در واقع به معنی حکومت بهترین شهروندان است ولی در عمل بر مبنای توارث یا ثروت است. (نمونه: آریستوکراسی انگلستان، فرانسه و آلمان)
حکومت متنفذین (الیگارشی): متنفذین کسانی هستند که به اتکای زر و زور حکومت را در دست دارند.
حکومت نخبگان (الیت): حکومت اقلیتی که خود را نخبه میدانند. این اصطلاح بعد از جنگ جهانی اول بیشتر مورد استفاده قرار گرفت. موسولینی و فاشیستهای اطرافش خود را نخبه میدانستند. نازیهای آدولف هیتلر نیز خود را به خاطر داشتن شخصیت و انضباط و نژاد آریایی خالص نخبه میدانستند.

اقسام حکومت از لحاظ طرز ادارهی حکومت
دیکتاتوری: روش استبدادی ادارهی حکومت که در آن آزادیهای سیاسی نقض میشود و مخالفان حکومت سرکوب میشوند.
اقسام دیکتاتوری:
دیکتاتوری سزاریسم: دیکتاتور با استفاده از وسایل دموکراسی به قدرت میرسد، ظواهر دموکراسی را حفظ میکند ولی تماماً در قبضهی اوست.(نمونه: روسیه از 1547 تا 1988)
دیکتاتوری ابسولوتیسم: حکومت مطلقه یک نفر شخص مطلق العنان بر جامعه است. (نمونه : حکومت پاپ بر اروپا قرون 15 تا 18 میلادی)
دیکتاتوری توتالیتریانیسم (حکومت جمعی): نوع حکومتی است که در کلیهی شئون زندگی فرد دخالت میکند. این نوع حکومت وجود دسته یا گروه اقلیت را تحمل نمیکند. پلیسی کردن فضای کشور و ممنوع داشتن آزادی مطبوعات و اجتماعات از لوازم این نوع حکومت است. (نمونه: کره شمالی در حال حاضر و آلمان نازی در گذشته)
اقسام حکومت از لحاظ طرز ادارهی حکومت
حکومت دموکراسی: دموکراسی از واژه یونانی دموس ( یعنی خلق ، مردم) و کراتوس ( یعنی حاکمیت، قدرت) مشتق است. دموکراسی یکی از انواع حاکمیت بوده و وجه مشخص آن اعلام رسمی اصل تبعیت اقلیت از اکثریت و به رسمیت شناختن آزادی و حقوق مساوی افراد و شهروندان است.
حکومت مستقیم و بدون واسطهی مردم است که ترکیبی است از دو عنصر آزادی و تساوی. برای تشخیص حکومت دموکرات از غیر آن کافی است به منشأ و منبع تصمیمات در جامعه توجه کرد. از اصلیترین روندهای موجود در دموکراسیهای ممتاز میتوان به وجود رقابتهای انتخاباتی عادلانه اشاره کرد.
اقسام دموکراسی
مردم سالاری نمایندگی: مردمسالاری نمایندگی به این معناست که تصمیمات مربوط به جامعه، نه بدست اعضای آن، بلکه توسط افراد ویژهای که مردم برگزیدهاند؛ گرفته میشود. شکلهای گوناگون مردمسالاری نمایندگی در بسیاری از سازمانها هم وجود دارد.
مردم سالاری نمایندگی چندحزبی (مردم سالاری لیبرال): نظامهای مردمسالاری نمایندگی چندحزبی در هر یک یا همه این سطوح، هنگامی که رأیدهندگان بتوانند از میان چندحزب در فرآیند سیاسی یکی را گزینش کنند، یافت میشود. ملتهایی که شیوه مردمسالاری چندحزبی را برگزیدهاند، و در آن توده جمعیت بزرگسال از حق رأی در سطوح گوناگون برخوردار است، معمولاً مردمسالاری لیبرال نامیده میشوند نمونه: آمریکا، ژاپن، استرالیا
مردم سالاری نمایندگی تک حزبی : بعضی از کشورها مانند چین، با این که در آنها تنها یک حزب وجود دارد؛ خود را مردمسالاری میدانند. در این کشورها، در حالی که رأیدهندگان امکان انتخاب از میان احزاب گوناگون را ندارند، انتخابات وجود دارد که از راه آنها نمایندگان در سطوح گوناگون محلی و ملی تعیین میشوند. این کشورها در دسته مردمسالاری نمایندگی یک حزبی قرار دارند. اصلی که معمولاً در مردمسالاری نمایندگی یک حزبی وجود دارد این است که حزب واحد اراده فراگیر اجتماع را بیان میکند. به نظر مارکسیستها، احزاب در مردمسالاریهای لیبرال نماینده منافع طبقات گوناگون هستند. در جوامع کمونیستی، تنها یک حزب ضروری شمرده میشود؛ بنابراین رأیدهندگان، نه از میان احزاب، بلکه از میان نامزدهای انتخاباتی که سیاستهای گوناگونی دارند؛ نمایندگان خودشان را انتخاب میکنند
اقسام حکومت از لحاظ تمرکز / عدم تمرکز
سیستم حکومت متمرکز: در این سیستم حکومت مجموع قوای سهگانه دولتی یعنی قوه مجریه، قوه مقننه و قوه قضائیه در مرکز مملکت متمرکز است و تمام واحدهای تابعه از دستورات حکومت مرکزی موظفاً متابعت میکنند. این موضوع با اصل تفکیک قوا قابل جمع است. (نمونه انگلستان، فرانسه و ایران). در این سه کشور قوای سه گانه مستقل از هم عمل میکنند ولی قوای دولتی آنها در مرکز مملکتشان متمرکز است . در این کشورها میزان تمرکز با هم فرق میکند. مثلاً در انگلستان تمرکز خفیفتر است و اختیارات بیشتری به واحدهای کوچک داده شده است ولی در فرانسه و ایران تمرکز بیشتر است.

اقسام حکومت از لحاظ تمرکز / عدم تمرکز
سیستم حکومت فدرال: در این سیستم علاوه بر تفکیک قوای سه گانه حکومتی، به موجب قوانین اساسی، ملی و ایالتی، اعمال قوای حکومتی بین مرکزی و حکومتهای ایالتی و ولایتی و محلی تقسیم میشود و این ایالتها تا حدی که قانون اجازه میدهد در امور داخلی خود آزادند و میتوانند امور مربوطه به محل خود را متناسب با اوضاع و احوال و رسوم و شرایط محلی و تمایلات خود انجام دهند. (نمونه: آلمان و آمریکا)
متن کامل مقالات و یادداشت های مجموعه مکتب سلیمانی