#تحلیل_مقاله

✍ امیر عسگر

📃 اتحاد چین و روسیه در برابر استراتژی «کسینجر معکوس» ترامپ


مقدمه:


در حالی که دونالد ترامپ در دوره دوم ریاست‌جمهوری خود تلاش دارد با نزدیکی به مسکو، اتحاد راهبردی میان چین و روسیه را تضعیف کند، شواهد تازه نشان می‌دهد که این دو قدرت نه‌تنها از هم فاصله نگرفته‌اند، بلکه همکاری‌های خود را عمیق‌تر نیز کرده‌اند. در تازه‌ترین تحولات، سفر وانگ یی، وزیر امور خارجه چین، به مسکو و دیدار با مقام‌های عالی‌رتبه روسیه، حامل پیامی روشن به واشنگتن و متحدانش بود. یادداشت حاضر که توسط «مؤسسه آسیا پاسفیک کانادا» منتشر شده، به بررسی این رویداد و پیامدهای ژئوپلیتیکی آن می‌پردازد. در این نوشته، ضمن ترجمه کامل گزارش، تحلیلی نیز بر راهبرد موسوم به «کسینجر معکوس» و چشم‌انداز روابط سه‌جانبه چین، روسیه و غرب ارائه خواهیم داد.

📆 در دوم آوریل — درست پیش از اعلام تعرفه‌های جدید گسترده از سوی ایالات متحده علیه بسیاری از کشورهای جهان — وانگ یی، وزیر خارجه چین، سفر سه‌روزه‌اش به مسکو را به پایان رساند. در این سفر، وی با سرگئی لاوروف، همتای روس خود، و ولادیمیر پوتین، رئیس‌جمهور روسیه، دیدار کرد. طرفین در خصوص جنگ روسیه و اوکراین و سایر بحران‌های امنیتی، از جمله برنامه هسته‌ای ایران و وضعیت شبه‌جزیره کره، گفت‌وگو کردند. لحن و محتوای بیانیه‌های منتشرشده از سوی دو کشور، تردیدهای عمیقی را نسبت به توانایی ترامپ برای ایجاد شکاف در روابط چین و روسیه ایجاد کرد — تلاشی که در قالب سیاست موسوم به «کسینجر معکوس» با هدف جدا کردن مسکو از پکن و تضعیف چین طراحی شده بود.

این دیدار بالاترین سطح تعامل میان چین و روسیه از زمان بازگشت ترامپ به قدرت در ژانویه بود و هدف اصلی آن، آماده‌سازی برای اجلاس سران میان شی جین‌پینگ و پوتین در ماه مه عنوان شد.

وانگ یی در گزارشی که پس از بازگشت بر روی وب‌سایت وزارت خارجه چین منتشر شد، سه هدف اصلی را برای روابط چین و روسیه مطرح کرد:

تقویت همکاری اقتصادی و انرژی؛

ارتقای توسعه جهانی از طریق هم‌افزایی طرح «کمربند و راه» چین با اتحادیه اقتصادی اوراسیا؛

همکاری در جهت ثبات زنجیره‌های تأمین و صنایع جهانی.

وی همچنین بار دیگر تأکید کرد که چین مایل است در حل‌وفصل جنگ اوکراین نقش ایفا کند، مشروط به آن‌که توافق صلح الزام‌آور بوده و برای همه طرف‌ها قابل قبول باشد. این پیشنهاد از زمان آغاز تهاجم کامل روسیه در فوریه ۲۰۲۲ بارها مطرح شده، اما به دلیل روابط نزدیک پکن با مسکو، با شک و تردید در کی‌یف و پایتخت‌های اروپایی روبه‌رو شده است.


راهبرد «کسینجر معکوس» قابل اجرا نیست، چراکه پیش‌فرض آن اشتباه است. در دهه ۱۹۷۰، هنری کسینجر و ریچارد نیکسون موفق شدند از شکاف و سوءظن متقابل میان مسکو و پکن بهره ببرند و به چین نزدیک شوند. اما امروز، روابط چین و روسیه مستحکم و رو به تقویت است — حتی در منطقه هند-آرام. به عنوان مثال، در سال ۲۰۲۴، ارتش‌های دو کشور رزمایش‌های بزرگ دریایی و هوایی در بخش‌های وسیعی از اقیانوس آرام شمالی برگزار کردند. افزون بر این، روسیه که در مسائل امنیتی و اقتصادی جنوب شرق آسیا فعال‌تر شده، از مواضع چین در مورد مسائل حساس منطقه‌ای مانند تایوان و دریای جنوبی چین نیز حمایت کرده است.


در دوران ریاست‌جمهوری بایدن، «دوستی بی‌حد و مرز» چین و روسیه به یکی از مهم‌ترین نقاط تنش میان آمریکا و چین تبدیل شده بود. اما اکنون، سیاست آمریکا که گرایشی دوستانه‌تر نسبت به روسیه دارد، این نقطه تنش را کاهش داده و فضای دیپلماتیک بیشتری در اختیار پکن قرار داده است. وانگ یی نیز تصریح کرد که چین از عادی‌سازی روابط آمریکا و روسیه استقبال می‌کند، زیرا این امر می‌تواند به تثبیت توازن قدرت در جهان کمک کند.

با این حال، دوستی دیرپای چین با روسیه ممکن است تلاش‌های پکن برای جذب اروپا را با چالش مواجه سازد. چین ماه‌هاست که در تلاش است اروپا را برای مقابله با پیامدهای اقدامات تجاری آمریکا با خود همسو کند. از یک سو، تعرفه‌های جدید ترامپ (۲۰ درصد علیه اتحادیه اروپا و از ۹ آوریل، تعرفه‌هایی بیش از ۱۰۴ درصد بر کالاهای چینی) ممکن است چین و اروپا را به هم نزدیک کند. هر دو طرف در جست‌وجوی بازارهای جدید هستند — اروپا دومین بازار مصرفی جهان پس از آمریکاست و چین در رتبه سوم قرار دارد.


از سوی دیگر، این نزدیکی با موانعی همراه است. ماروش شفچوویچ، کمیسر تجارت و امنیت اقتصادی اتحادیه اروپا، تأکید کرده که تجارت و سرمایه‌گذاری باید متقارن باشد — موضوعی که در صورت اشباع بازارها توسط صادرات چین، دور از دسترس به نظر می‌رسد. افزون بر این، حمایت چین از تلاش‌های جنگی روسیه ممکن است برای بسیاری از رهبران اروپایی قابل چشم‌پوشی نباشد و مسائل ژئوپلیتیک را از اقتصاد جدا نکنند.

سفر آتی شی جین‌پینگ به مسکو به مناسبت جشن پیروزی ۹ مه (سالگرد شکست آلمان نازی توسط اتحاد شوروی در جنگ جهانی دوم) انجام خواهد شد. این سفر در شرایطی صورت می‌گیرد که محبوبیت بین‌المللی آمریکا کاهش یافته است. شی و پوتین می‌توانند از این فرصت برای تقویت جایگاه خود نزد متحدان آمریکا و کشورهای جنوب جهانی استفاده کنند — کشورهایی که از تعرفه‌های ترامپ متضرر شده‌اند.

در حالی که پایان جنگ اوکراین همچنان دور از انتظار است، برخی از رهبران اروپایی از احتمال تشکیل یک مأموریت صلح پس از جنگ، تحت عنوان «ائتلاف خواهان صلح»، سخن گفته‌اند — ائتلافی که ممکن است شامل کانادا نیز بشود. در ماه‌های اخیر، احتمال مشارکت چین در چنین مأموریتی مطرح شده، حتی از سوی جِی‌دی ونس، معاون رئیس‌جمهور آمریکا. استدلال این است که روسیه با حضور نیروهای ناتو مخالفت خواهد کرد اما ممکن است به نیروهای غیرغربی واکنش مثبت‌تری نشان دهد.
با این حال، چین در اواخر مارس اعلام کرد که چنین نقشی را در نظر ندارد. به گفته یک تحلیل‌گر چینی، پکن مایل نیست به‌لحاظ نظامی در منطقه‌ای که مسکو آن را حوزه نفوذ خود می‌داند، درگیر شود. هرچند کی‌یف به دلیل حمایت‌های چین از روسیه اعتمادی به پکن ندارد، ممکن است در صورت نبود گزینه‌های دیگر، با حضور نیروهای حافظ صلح چینی موافقت کند.

تحلیل:

روابط چین و روسیه دیگر یک ائتلاف موقت یا صرفاً اقتصادی نیست، بلکه به اتحاد راهبردی تبدیل شده که اهداف مشترکی علیه یک‌جانبه‌گرایی غرب، به‌ویژه آمریکا، دارد. سیاست ترامپ در اعمال تعرفه‌های سنگین و تلاش برای بازسازی روابط با مسکو، عملاً به سود پکن تمام شده است. چراکه حذف تنش میان واشنگتن و مسکو، فضای مانور بیشتری به چین می‌دهد تا نقش قدرت موازنه‌گر را در نظم جهانی ایفا کند.

راهبرد «کسینجر معکوس» بر پایه مقایسه‌ای تاریخی بنا شده که دیگر مصداق ندارد. اتحاد کنونی چین و روسیه، نه از سر اجبار، بلکه حاصل درک مشترک از تهدیدات جهانی و ساخت نظم جدید است. آن‌ها اکنون در بسیاری از مناطق از جمله آسیا-پاسفیک، دریای چین، آسیای مرکزی و حتی اروپا، هم‌راستا عمل می‌کنند.

اروپا اکنون در دو راهی دشواری قرار دارد: از یک‌سو فشارهای اقتصادی آمریکا و تعرفه‌های ترامپ، از سوی دیگر حمایت پنهان چین از تجاوز روسیه. اگر چین در کوتاه‌مدت نتواند میان همکاری اقتصادی و مواضع ژئوپلیتیک خود تعادل برقرار کند، ممکن است نه‌تنها اروپا را از دست بدهد، بلکه تصویر خود را به‌عنوان بازیگر صلح‌طلب نیز تخریب کند.