🌐 سومالی ، بازی جدید آمریکا
#مقاله
✍ نویسنده ؛ امیر عسگر
🔴 فرار از واقعیت در پوشش تحلیلهای امنیتی؛ بررسی مقاله اندیشکده شورای آتلانتیک درباره سومالی و تروریسم

چکیده:
🔍 در این مقاله، به بررسی یکی از یادداشتهای اخیر اندیشکده شورای آتلانتیک با موضوع حضور آمریکا در سومالی و تهدید گروههای تروریستی پرداخته میشود. تحلیل پیشرو نشان میدهد که این متن نه صرفاً یک تحلیل امنیتی، بلکه بخشی از روند تکراری توجیهگر حضور نظامی ایالات متحده در منطقه و اتهامزنی به کشورهای مستقل و مخالف هژمونی آمریکاست. در نتیجهگیری، ریشه تاریخی گروههایی مانند داعش و الشباب و همچنین مقاصد پشتپرده طرح چنین روایتهایی از سوی اندیشکدههای آمریکایی و وابسته مورد بررسی قرار میگیرد.
🧾 مقدمه ؛

اندیشکده شورای آتلانتیک، در مقالهای منتشرشده در آوریل ۲۰۲۵، با عنوان «ایالات متحده باید عملیات ضدتروریستی در سومالی را حفظ کند — هزینههای عقبنشینی بسیار بالا است»، تلاش کرده است تصویری امنیتی از وضعیت سومالی ارائه دهد که در آن، تداوم حضور نظامی آمریکا بهعنوان یک ضرورت مطرح میشود. اما نگاهی دقیقتر به محتوای این یادداشت، نشان میدهد که این تلاش، بیش از آنکه تحلیلی راهبردی باشد، تلاشی هدفمند برای بازتولید بحران، توجیه مداخلات نظامی، و اتهامزنی به کشورهای مستقل از جمله جمهوری اسلامی ایران است. این مقاله، ضمن ترجمه کامل متن مذکور، به تحلیل و نقد محتوای آن میپردازد.
ایالات متحده باید عملیات ضدتروریستی در سومالی را حفظ کند — هزینههای عقبنشینی بسیار بالا است

🔥در بحبوحه یک بحران امنیتی فزاینده، گفته میشود دولت ترامپ در حال بررسی کاهش حضور ایالات متحده در سومالی است، مثلاً با بستن سفارت آمریکا در موگادیشو. این احتمال، در حالی مطرح میشود که ایالات متحده همچنان به انجام حملات هوایی علیه شبهنظامیان سومالیایی ادامه میدهد.
🌍شورشیان اسلامگرا، از جمله الشباب و شاخه سومالی داعش (ISIS-S)، در حال کسب دستاوردهای سرزمینی هستند. این دو گروه تهدیداتی متمایز اما همپوشان را نمایندگی میکنند — هر دو فراملی، هر دو در اکوسیستمهای جهادی گستردهتر ادغامشده، و هر دو در صورت رها شدن، توانایی بیثبات کردن امنیت منطقهای و جهانی را دارند.
🌍این گروهها همچنین بهسرعت در حال تحول هستند، از جمله با تقویت ارتباط با گروهها و بازیگران دولتی بدخواه مانند جمهوری اسلامی ایران — که پیامدهای ژئواستراتژیک وسیعتری ایجاد میکند.
برای مقابله با این تحول، ایالات متحده باید در سومالی باقی بماند؛ اما این لزوماً بهمعنای تشدید حضور نیست. مشارکت راهبردی از طریق سفارت فعال، مشارکتهای منطقهای، و عملیاتهای اطلاعاتی هوشمند میتواند روند تحول تهدید تروریستی را مختل کند — و بسیار کمهزینهتر از مقابله با دشمنانی سازگارشده و گسترده در آینده است.
رو بهسوی سازگاری بیشتر
🔐 برای مدت طولانی، داعش شاخه سومالی (ISIS-S) در چشمانداز ضدتروریستی سومالی نادیده گرفته شده بود، اما این گروه دیگر قابل چشمپوشی نیست: از سال ۲۰۱۹، این شاخه بهشدت تحول یافته و به چابکترین، دیجیتالیترین و دارای عملیاتهای خارجیترین شاخه دولت اسلامی بدل شده است.
این تحول با تغییر جهانی داعش بهسوی شبکهای غیرمتمرکز و گرهای همراستا بوده است. داعش سومالی دیگر یک شورش محلی نیست؛ بلکه گروهی ماژولار، متمرکز بر عملیات بیرونی و غیرسرزمینی است که توانمندیهای فنی منحصربهفردی دارد.
📲این گروه بهدنبال تصرف موگادیشو نیست؛ بلکه با عبور از پایتخت، فضاهای بیدولت را از طریق عملیاتهای مختلکننده، هدف قرار میدهد. این اقدامات با بهرهگیری از پیامرسانهای رمزگذاریشده، سیستمهای پرداخت مبتنی بر بلاکچین، ابزارهای پوشاننده تجاری، و تبلیغات چندزبانه تولیدشده با هوش مصنوعی اجرا میشوند.
🇦🇫 تهدید داعش سومالی، فراملی است و دیگر محدود به سومالی نیست؛ شواهد این امر، نقش این گروه در طرحهای تروریستی خارج از کشور، از جمله در سوئد، را نشان میدهد. خطرناکتر اینکه، دفتر «الکرار» داعش سومالی، بهعنوان گره تأمین مالی برای داعش خراسان عمل میکند — گروهی که حمله مرگبار در دروازه آببی در افغانستان در سال ۲۰۲۱ را اجرا کرد و ۱۳ نظامی آمریکایی را کشت.
الشباب: فراتر از شورش محلی

🔫 الشباب، شاخه شرق آفریقای القاعده، بسیار فراتر از یک شورش محلی است — این گروه نیرویی نظامی، مستقر، و تهاجمی در سومالی است که توان اجرای عملیاتهای پیچیده، کنترل سرزمین، و به چالش کشیدن تلاشهای امنیتی ملی و بینالمللی را دارد.
🇰🇪 این سازمان تروریستی فراملی قبلاً فراتر از سومالی نفوذ کرده و حملاتی مرگبار در کنیا و اوگاندا اجرا کرده است. در سال ۲۰۲۰، نیروهای آن به پایگاه نیروهای آمریکایی و کنیایی در «ماندا بی» حمله کرده و سه آمریکایی را کشتند. الشباب صراحتاً منافع آمریکا و غرب را در شرق آفریقا هدف قرار داده است.
اتصال با حوثیها و ایران

🚀همچنین شواهد فزایندهای از همکاری میان الشباب و حوثیهای مورد حمایت ایران در یمن وجود دارد — شراکتی که یک جهش خطرناک بهشمار میرود. حوثیها بارها توانایی خود را در هدف قرار دادن اهداف دریایی در دریای سرخ و خلیج عدن با موشک، پهپاد و قایقهای انفجاری اثبات کردهاند.
⚓سلاحهای حوثی، که از سوی ایران تأمین میشود، به سومالی منتقل شده و به دست الشباب و داعش سومالی رسیدهاند. اگرچه این گروهها از نظر ایدئولوژیک متفاوتند، اما سه ویژگی مشترک دارند: تکیه بر لجستیک دریایی غیرقانونی، استفاده از تاکتیکهای نامتقارن، و آمادگی برای همکاری عملیاتی.
تهدید ژئواستراتژیک
⛴️ تنگه بابالمندب، در شمال سومالی، یک گلوگاه حیاتی تجارت جهانی است. ناامنی در این منطقه میتواند هزینههای بیمه، حملونقل، و بیثباتی در شرق آفریقا و خاورمیانه را افزایش دهد.
⚓همچنین فعالیتهای این گروهها میتواند آزادی عملیات نیروی دریایی آمریکا را محدود کرده و در بحرانهایی مانند تنگه تایوان یا مدیترانه شرقی، توانمندی پاسخدهی آمریکا را کاهش دهد.
تجربه تلخ خروج
🕳️خروج سال ۲۰۲۱ آمریکا از سومالی به الشباب و داعش سومالی اجازه داد تا بازسازی و تقویت شوند. اگرچه نیروهای آمریکایی در ۲۰۲۲ بازگشتند، اما آسیب اولیه وارد شده بود. امروز، الشباب بهسمت تصرف موگادیشو پیش میرود و هر بحث درباره «باقیماندن یا رفتن»، به این گروهها فرصت سازگاری میدهد.
🧨 تجربه پس از ۱۱ سپتامبر نشان داد که خلأ قدرت را سریعاً بازیگران متخاصم پر میکنند — خروج از عراق در ۲۰۱۱ باعث ظهور سریع داعش شد؛ ابهام در لیبی به میدان آزمون جهادیها بدل شد؛ و سقوط سریع افغانستان فرصتی دوباره به داعش خراسان و القاعده داد. سومالی هم از این قاعده مستثنا نیست
نتیجهگیری ⚖️
📑 بررسی دقیق این مقاله نشان میدهد که مفاهیم و گزارههای کلیدی آن، تکرار همان الگوهای تبلیغاتی است که در دو دهه اخیر، بارها از سوی اندیشکدههای آمریکایی با اهداف سیاسی و ژئوپلیتیک ارائه شدهاند. در این یادداشت، گروههایی چون داعش شاخه خراسان، الشباب و حتی حوثیهای یمن در قالب واحدهایی تروریستی و فراملی به تصویر کشیده میشوند؛ در حالی که ارتباط میان آنها و ایران، فاقد شواهد میدانی و مستند است.
✍ نویسندگان مقاله، تلاش کردهاند تصویری یکپارچه از «شبکه جهادی تحت حمایت ایران» ارائه دهند؛ در حالی که داعش اساساً مولود القاعدهای است که در دهه ۱۹۸۰ میلادی، با حمایت مستقیم آمریکا در افغانستان و دیگر نقاط منطقه بهوجود آمد. این واقعیت که امروزه داعش و شاخههای آن همچنان در مناطقی چون سوریه، عراق، افغانستان و سومالی فعال هستند، نتیجه سالها سیاستگذاری و بیثباتسازی برنامهریزیشده از سوی غرب و آمریکا است، نه حاصل پیوند با کشورهای مقاومت.
👈 نام بردن از داعش خراسان — که اساساً فاقد ساختار منسجم و کنترل منطقهای مشخص است — و نسبت دادن آن به شبکههای مالی وابسته به ایران، نه تنها فاقد اعتبار اطلاعاتی است، بلکه نشان میدهد که اندیشکدههای راستگرای افراطی و بعضاً وابسته به جریانهای صهیونیستی، همچنان اهداف قدیمی خود را دنبال میکنند: ایجاد فرصت و توجیه برای مداخلات نظامی، و اتهامزنی به کشورهایی که زیر بار نظم تکقطبی آمریکایی نمیروند.
🎯 از منظر نگارنده، این مقاله نشان میدهد که گفتمان امنیتی مورد نظر واشنگتن، همچنان مبتنی بر بازنمایی تهدید، انکار نقشآفرینی آمریکا در تولید تروریسم جهانی، و بهرهبرداری از ادبیات ضدتروریستی برای حفظ منافع راهبردی خود در مناطق حساس است.
سومالی نیز، مانند عراق، افغانستان، لیبی و سوریه، ممکن است به محل تکرار سناریوهایی تبدیل شود که نتیجه آنها، تقویت تروریسم، نابودی زیرساختها و ایجاد هرجومرج دائمی است.
پیشنهاد برای سیاستگذاران مستقل:
🧭 ضروری است که تحلیلگران، رسانهها و نهادهای مستقل، با نگاهی انتقادی به تولیدات رسانهای ـ تحلیلی اندیشکدههای غربی، از بازتولید روایتهای تکبعدی خودداری کرده و در عوض، زمینههای ساختاری تروریسم، نقش غرب در شکلگیری آن، و اهداف ژئوپلیتیکی مداخلات خارجی را محور تحلیل قرار دهند.
متن کامل مقالات و یادداشت های مجموعه مکتب سلیمانی